درکوی خرابات ، کسی را چه نیاز است
هشیاری و مستیش ؛ همه عین نماز است
اسرار خرابات ، بجز مست نداند
هشیار چه داند ، که در این کوی چه راز است؟
خواهی که درون حرم عشق ، خرامی
در میکده بنشین ، که ره کعبه دراز است
از میکده ها ناله ی جانسوز ؛ برآمد
در زمزمه ی عشق ، ندانم که چه ساز است...
فاصله ها
این روزها
درکنارهم بودن
معنائی ندارد !
فاصله هارا
دلهامعین میکنند!
نه جسم ها ...!؟
(LIMAN)