عشق که بازار بتان جای اوست
سلسله بر سلسله سودای اوست
گرمی بازار خراب است عشق
آتش دل های کباب است عشق
گفت به مجنون صنمی در دمشق
کای شده مستغرق دریای عشق
عشق چه و مرتبه ی عشق چیست؟
عاشق و معشوق در این پرده کیست؟
عاشق یکرنگ و حقیقت شناس
گفت که: ای محو امید و هراس
نیست بجز عشق در این پرده کس
اول و آخر همه عشقست و بس
(جامی)